اغلب به آنارشیستها این ایراد گرفته می شود که برنامه ای برای حکومتداری ندارند، فقط ایده پردازی می کنند و معلوم نیست اساسا یک جامعه آنارشیک چه جزئیات و مشخصاتی دارد. اما این از جمله مواردی است که اتفاقا آنارشیستهای مشهور در باره آن اتفاق نظر دارند. اینکه تدوین یک برنامه سراسر جزئیات محدودیت و ضرورت دخالت و به تبع آن شکل گیری دولت اقتدارگرا را ایجاب می کند، مضاف بر آنکه اساسا نمی توان یک ملت و یک سرزمین را موضوع فقط یک برنامه قرار داد.  به گفته رادولف راکر: "من یک آنارشیست هستم، نه به این خاطر که معتقد باشم آنارشیسم هدف نهایی است، بلکه به این دلیل که چیزی به نام هدف نهایی وجود ندارد". اعتمادبرانگیزی آنارشیستها از آنجا می آید که هرگز مدعی پایان تاریخ و پلان نهایی سعادت و داشتن برنامه برای همه امور زندگی و . . نیستند. می گوید هر شکلی از حکومت در نهایت محکوم به نابودی با افراط در همان اصولی است که بر اساس آنها بنیاد نهاده شده است. همچنانکه یکی از نشانه های رسیدن به مرحله زوال و نابودی یک حکومت، رجوع دوباره و افراطی آن به اصول اولیه و قدیمی است. با گریز از جزئیات آنارشیستها می خواهند گرفتار هیچ دگم و افراطی نشوند.