جهان مدرن در دو قاعده اخلاقی از دوران ماقبل خود فاصله میگیرد: الف) اخلاق سیاست: هیچکس حق حکومت بر هیچکس را ندارد. حکومت همان اسارت است. چسباندن عکس خود به دیوار و گفتن که به من رای بدهید تا خوشبختتان کنم کاری به شدت غیر اخلاقی و مزورانه است. به همان شکل پذیرش هر حکومت کاری زبونانه و ساده لوحانه است، به مثابه آدم هایی هالو و ترسو که به سادگی می شود از ترس یا نادانی شان استفاده کرده و جیبشان را زد. ب) اخلاق طبیعت: انسان صاحب طبیعت نیست. هر آدم عضوی از زیستبوم است مثل همه دیگر اعضای آن. از این نظر فی المثل در چشم اندازی مثل یک جزیره گرمسیر هر آدم همانقدر حق حیات دارد که هر مرغ دریایی یا خرچنگ یا ماهی و یا حتی هر جلبک. این فروتنی در برابر طبیعت الزام جهان مدرن است. آنارشیسم آبی در واقع ملتقای این دو قاعده اخلاقی جهان مدرن است.