تداوم " منتق" قبلی در وزارت سد سازان
ابتدا: می گویند یک دانشجوی ادبیات به استادش نامه نوشته واز او پرسیده بود. استاد طبق کدام "منتق" به من صفر دادی؟ استاد جواب داده بود: دقیقاً بر اساس همین "منتق" که نوشته ای!
حالا حکایت دریاچه ارومیه و تحلیل کارشناسی وزارت نیرو برای نجات آن است. این دریاچه به خاطر تغییر زیانبار و بدون ضابطه در نظام آب شناختی منطقه روبه خشکیدن رفته، به بیان ساده تر اینکه با فعالیت هایی مثل سدسازی بی رویه و تغییر مسیر رواناب ها و ...دریاچه را از حقابه طبیعی آن محروم کرده اند. نتیجه وضعیتی است که هم اکنون شاهد آن هستیم. اما جالب است که برای حل این مشکل دست به دامن طرح هایی شده اند که خود شکل اغراق شده تر همان رفتار پیشین و در تداوم آن، یعنی دستکاری بدون ضابطه در نظام هیدرولوژیکی منطقه است. بر اساس طرحی که قرار بود دو فوریت آن را هفته گذشته مجلس تصویب کند(وخوشبختانه نکرد) وزارت نیرو تصمیم گرفته است برای نجات دریاچه ارومیه از دو رودخانه سیلو پیرانشهر و ارس آب به این دریاچه پمپاژ کند. یعنی تهدید زیستبوم ارسباران و دشت مغان و کاسپین و پیرانشهر برای شاید اندکی بهبود در وضعیت دریاچه ارومیه. دقیقاً براساس همان "منتق" که قبلاً انجام داده بودند!
بعد: نماینده ارومیه از همکارانش در مجلس گلایه کرده که چرا موضوع را ملی فرض نکرده و به فوریت طرح فوق الذکر رای نداده اند. ایشان به عنوان عصاره فضایل شهروندان منطقه ظاهراً درباره موضوع هیچ نخوانده و نشنیده اند، جز آنچه که وزارت سد سازان (با قدری مداهنه، تصدیق بفرمائید که این عنوان برای وزارت نیرو مناسب تر است!) اعلام و منتشر کرده است. آقای باهنر نایب رئیس مجلس البته اعلام کرده بود دلیل عدم تصویب آن طرح ضرورت بررسی های کارشناسی بیشتر بوده است. به هر حال به نظر می رسد که مناسب باشد مرکز پژوهش های مجلس با تدوین و انتشار یک جزوه کوچک برخی اقتضائات مسلم زیست محیطی را به نمایندگان آموزش دهد. مثل این نکته که وقتی شما در بالادست یک رودخانه سد می زنید، قطعاً شرایط در پائین دست دیگر مثل سابق نخواهد بود.
سرانجام: می گوید اگر می خواهی چیزی را داشته باشی که تا حالا نداشته ای، کسی باش که تا حالا نبوده ای. تدوین طرح هایی مانند آنچه که هفته گذشته در صحن مجلس به شور گذاشته شد نشان می دهد که امیدواری ها بی فایده است. دریاچه ارومیه حتماً تا کمتر از ده سال دیگر خشک خواهد شد.