مستند این ادعا چیست؟
ابتدا: بلندپایه ترین مقام اجرایی کشور طی هفته گذشته دو بار در دو سخنرانی محتلف مدعی شده است که " پیش از آغاز جنگ آبی توسط سلطه گران در زمین، این جنگ در آسمان آغاز شده است و آنها رطوبت ابرها را تخلیه و از بارش باران در مناطق ما جلوگیری می کنند..." (روزنامه اعتماد- صفحه 12- شنبه 4تیر) تکرار موضوع و تاکید برآن از سوی ایشان احتمالاً نشان از دستیابی به مستندات علمی تازه ای در این باره دارد، که هنوز قاطبه اقلیم شناسان جهان از آنها بی اطلاع هستند. با توجه به اشاره هفته های قبل یکی از وزرای ایشان درزمینه چند برابر شدن تولید علم در ایران و رسیدن کشور ما به صدرنشینان فهرست کشورهای تولید کننده علم و فناوری، شاید مستندات ادعای مذکور هم از تجلیات و نمایه های این ادعا باشد، ادعایی که به هزار دلیل برای اقلیم شناسان و هواشناسان و جغرافیدانان غافلگیر کننده و شگفت انگیزاست.
بعد: مدل بارش در کشوری مثل ایران چندان پیچیده نیست. بارش ها در ایران عمدتاً حاصل برخورد دو جریان مرطوب مدیترانه ای و سرد سیبریایی بر فراز منطقه عمومی شمال غرب کشور هستند. جبهه ای که از برخورد این دو جریان درست می شود، بارش هایی ایجاد می کند که کل نیمه های شمالی و غربی کشور را در بر گرفته و زبانه های آن تا کرمان هم کشیده می شود. جریان سیبریایی غالباً جهت، شدت و میزان رطوبت و دمای قابل پیش بینی و مشخصی دارد، اما جریان مدیترانه ای با توجه به مسیر حرکت آن از الگوی اقلیم شناختی پیچیده تری پیروی می کند. عمده رطوبتی که در ایران فرو می بارد، منشاء آزوری دارد، آزور مجموعه جزایری است در شمال اقیانوس اطلس. جریانی که از این ناحیه برخاسته و سمت شرق را پیش می گیرد با عبور از روی خشکی ها، خشکتر، با عبور از فراز مدیترانه مرطوبتر، در برخورد با جریان های آفریقایی گرمتر و در برخورد با جریانات شمال اروپایی سردتر می شود. در حال حاضر با فناوری های نوین هواشناسی کل تغییراتی که جریان آزوری تا رسیدن به ایران طی می کند قابل پیش بینی است. هر کارمند حتی تازه کار سازمان هواشناسی به خوبی هر جریان هوایی را که از ناحیه آزور به سمت شرق حرکت می کند، می تواند تحت نظارت دقیق قراردهد. با ترکیب اطلاعات به دست آمده از ایستگاه های سینوپتیک کل مسیر و بر اساس مدل سازی کامپیوتری کاملاً قابل پیش بینی است که چنین جریان هوایی چند روز بعد به ایران می رسد و میزان رطوبت و دمای آن تا رسیدن به ایران، ثانیه به ثانیه، بله ثانیه به ثانیه، چه تغییری پیدا می کند.لابد مستندی که در اختیار مقام بلند پایه مذکور است، نشان می دهد که مکرراً در سالیان اخیر این توده های هوا قبل از اینکه به ایران برسند از مسیر اصلی خود منحرف شده یا رطوبت آنها با فناوری های پیچیده ای تخلیه شده است. این در حالی است که بر اساس باورهای مسلم کنونی دانش اقلیم شناسی چنین چیزی امکان ندارد، زیرا: الف) بشر هنوز توان تکنولوژیکی برای تغییر مسیر جریان های بزرگ هوا با ایجاد باران های مصنوعی در سطح وسیع ندارد. بارش مصنوعی فقط روی لکه های کوچک ابرآن هم با هزینه خیلی بالا و مطلقاً فاقد توجیه اقتصادی امکان پذیر است. ب) چنین پروژه ای، یعنی تصمیم یک کشور خارجی برای جلوگیری از ورود جریان های باران زا به ایران، به راحتی توسط هر هواشناسی که یک مانیتور متصل به شبکه جهانی اطلاعات هواشناسی در دسترس داشته باشد، در هر لحظه قابل کشف است. می توان گفت از نظر امکانی که برای نظارت و پایش وجود دارد، سرقت رطوبت یک جریان جوی دشوارتر از سرقت گنجینه موزه ملی جواهرات ایران است. ج ) به فرض محال اگر هم دولت های غربی چنان توانی داشته و سازمان هواشناسی ما هم در همه این سالها خواب مانده باشد، تردیدی نیست که چنان پروژه ای مصداق تخلفات زیست محیطی بین المللی بوده و از سوی نهادهای جهانی با ممانعت قانونی روبرو می شود. د) خیلی از مناطق دنیا با یکدیگر در جنگ وجدال هستند، اما تا حالا هیچ کشوری ادعا نکرده که از سوی کشوری دیگربا "جنایت اقلیمی" (به معنای دزدیدن رطوبت ابرها) روبرو شده است. کشورهایی مثل کوبا، کره شمالی و ... نیز که با اغلب همسایگان و دیگر کشورهای جهان سر جنگ و جدال دارند تا کنون هرگز چنین ادعایی نکرده اند.
سرانجام: آنچه که گفته شد، البته ناقض تاثیر انسان در بروز بحران های اقلیمی و طبیعی نیست. انسان با فعالیت های مخربی مثل دستکاری کوته بینانه در نظام هیدروشناختی زمین، سدسازی بی ضابطه، نابودی جنگلها، توسعه بیابانزایی، گسترش فرسایش خاک و .. می تواند با قهقرای محیط زمینه ساز نابودی اقتصاد ملی و حتی تمدن و فرهنگ بومی بشود. اما این فعالیتها غالباً منشاء و خاستگاهی داخلی دارند. پرزیدنت احمدی نژاد با قدری دقت در محیط پیرامون می تواند نمونه هایی بسیار آشکار و گسترده را در این باره مشاهده کنند. احتیاجی به زحمت نظارت بر سرنوشت توده هوای که از آزور به سمت ایران راه افتاده، نیست.