روزنامه همشهري امروز در صفحه اول خود خبري درج کرده است با تيتر"کشف حيات در کوير لوت " تيتر جذابي است، اما مرور خبر نشان مي دهد که مدعيان آن خيلي عجولانه و متاسفانه بدون دقت علمي دست به چنين ادعايي زده اند.

در متن خبر مي خوانيم که: " کشف چند حشره در منطقه گندم بريان کوير لوت، فرضيه نبود حيات در کوير لوت را باطل کرد. تا پيش از اين کشف محققان ضمن تاييد نبود حيات در کويرلوت ايران، تاکيد کرده بودند حتي باکتري هم در خاک لوت وجود ندارد...، دبير تشکل زيست محيطي کانون سبز فارس که با يک گروه 10 نفره طي يک سفر تحقيقاتي 5 روزه در قلب کوير لوت موفق به کشف چند حشره زنده گيري آنها شده با اعلام اين خبر به همشهري گفت با وجود خطراتي که براي عبور از رود کالشور و دسترسي به گندم بريان وجود داشت توانستيم خود را به گندم بريان برسانيم و در اين منطقه پس از 2 روز بررسي دقيق و موشکافانه موفق به کشف 4 حشره به رنگ خاک کوير شديم...وي افزود:همچنين در بخشي از کلوت هاي کوير لوت که در6 کيلومتري جنوب شرق گندم بريان واقع شده و گروه تحقيقاتي آن را کلوت هاي بابک نامگذاري کرده اند، به حفره هاي متعددي برخورد کرديم. در اين حفره ها پس از کند و کاو با چند پر و ردپاي جانوري مواجه شديم که نشان از حيات در اين منطقه مي داد. علاوه بر اين در يکي از اين حفره ها عنکبوتي را مشاهده کرديم که در تارهاي تنيده شده اش يک پروانه خشک شده همراه با چند حشره به دام افتاده بودند....تصوير و اطلاعات مربوط به حشرات کشف شده در کوير براي اطمينان از هويت آنها به چند مرکز تحقيقاتي خارج از کشور ارسال شده و محققان داخلي منتظر جواب همسايگان خارجي خود هستند.”

و اما نکاتي در پاسخ به اين محققان هيجان زده و پر شور:

1-آنجا که حيات در آن وجود ندارد، چاله مرکزي لوت است، نه گندم بريان و کلوت هاي لوت. اين دو منطقه درغرب چاله مرکزي لوت واقع هستند و هرگز هيچکس مدعي نشده که گندم بريان و کلوتها هيچ نشانه اي از حيات ندارند. اين محققان ارجمند اگر کمي بيشتر تامل و دقت مي کردند در اين دو منطقه مي توانستند حتي روباه و شغال و ...هم ببينند.

2-کلوتها و گندم بريان اکنون دو منطقه پر تردد توريستي هستند. جايي که انسان تردد مي کند البته امکان بروز تغييرات محدود در زيستبوم وجود دارد. اگر اکنون در مناطق تردد انسان نشانه هايي از حيات پيدا شود، منافي نظرات قبلي يعني نبود حيات، پيش از تردد گسترده انسان در منطقه نيست. البته، همچنانکه گفته شد هرگز هيچکس ادعا نکرده گندم بريان و کلوتها حيات ندارند.

3-به نظر مي رسد اين محققان پر شور فريب يک فيلم مستند تلويزيوني را خورده اند که پارسال چند بار از تلويزيون ايران پخش شده در آن توصيفاتي به منطقه گندم بريان منتسب شد، که اصلاً درست نبود.

4-منظور از عبارت "با وجود خطراتي که براي عبور از رود کالشور دسترسي به گندم بريان وجود داشت"  مشخص نيست. گندم بريان اکنون همه هفته شاهد حضور توريست هاي ايراني و خارجي است. حتي با کرايه يک آژانس مي شود از شهداد به گندم بريان رفت. ظاهراً محققان محترم قبل از حضور در منطقه خيلي جو گير مستندهاي ريچارد آتنبورو بوده اند.

5-براي رسيدن به چاله مرکزي لوت حدود صد کيلومتر بايد از منطقه گندم بريان يا لبه شرقي کلوتها به سمت شرق رفت.همچنين بايد توجه داشت که منظور از چاله در اينجا يک مفهوم " ژئومورفولوژيک " است، نه توپوگرافيک.

6-از محتواي خبر اينطور برمي آيد که محققان محترم لحظاتي خودرا در هيئت ماژلان و واسکودوگاما و الکساندرفون همبولت ديده اند. مي گويد ما در غايت به هر آنچه که مدعي آن هستيم و دوست داريم آن باشيم، تبديل مي شويم. تلاش اين محققان جوان و اعتماد به نفس شان و شورمندي شان البته قابل ستايش است و صميمانه اميدوارم تداوم داشته باشد.