شاهدی برای احمقانه بودن مقررات شهرسازی در ایران
قبلا هم همین جا مطالبی نوشته بودم در باره احمقانه بودن جمیع قوانین و مقررات شهرسازی در ایران. روی عبارت "جمیع" باز هم تاکید میکنم. قوانینی که شهرهای ما را زشت، ناایمن و بی هویت کرده و باعث شده مدیریت شهری در ساحل و بیابان و مکان تاریخی و شهر جدید و هر جور جای متفرق و متفاوت دیگری به ناچار با الگوی واحد آن هم احمقانه ترین الگو انجام شود. در این باره شاهد مثالی اورده ام دیدنی و جالب. آنچا در این عکس میبینید کاروانسرایی است متعلق به عهد قاجار در مشهد که قبل از این ویرانه بوده و به تازگی با زحمت زیاد توسط دو ادم علاقمند مرمت و بازسازی شده است. جالب این است که هنوز شهرداری مشهد بر سر راه استفاده از این کاروانسرا به عنوان یک سفره خانه سنتی سنگ اندازی میکند. میدانید با چه توجیهی؟ به این بهانه که کاروانسرا "سرا" دارد، سرا هم یعنی خانه، خانه هم یعنی منطقه مسکونی از این رو این ملک مسکونی است و نباید از آن استفاده تجاری بشود!! بندگان خدا هر چه توی سر خود میزنند که بابا اینجا اسمش کاروانسرا است یعنی جایی که صبح تا شب ادم می امده و میرفته چطور ممکن است چنین جایی مسکونی محسوب شود به گوش کارشناسان شهرداری اصلا فرو نمی رود. اگر فرصت شد بعدا با مثالهای دیگری هم نشان میدهم که واقعا دیگر قوانین مدیریت شهری هم در ایران همین قدر احمقانه هستند. بعضا قدری هم بیشتر.
+ نوشته شده در یکشنبه چهارم مهر ۱۳۸۹ ساعت 19:10 توسط ناصر کرمی
|