ناصر کرمی

اين راپمي هم چيزي است مشابه سازمان حفاظت محيط زيست خودمان. عنوان پر طمطراقي دارد: " کنوانسيون منطقه اي حفاظت از آب هاي بين المللي منطقه خليج فارس و درياي عمان ". اما خوب به مصداق آنکه هر کس نامش رستم است، لزوما پهلوان نيست، اين عنوان پر کبکبه به چندان پهلواني در عرصه خليج فارس منجر نشده است. ظاهراً اين سازمان دفتر و دستک مفصلي هم دارد. هر از چند گاهي سمينار برگزار مي کند، مهماني مي دهد، بيانيه منتشر مي کند، به انحاء مختلف ابراز وجـــــود مي کند و گاهي هم اگر احساس خطر نکند شاخ و شانه اي هم مي کشد. (عرض کردم که، چيزي است توي مايه هاي سازمان حفظات محيط زيست خودمان). اما اينها ماست خودشان را مي خورند و ساحل نشينان خليج فارس هم بلايي نيست که بر زيستبوم اين پهناب روا ندارند. ماجراي سکوهاي نفتي غير استاندارد و بهره برداري هاي نفتي بي اعتنا به ضوابط زيست محيطي (رجوع شود به خبر سال گذشته ايرن با عنوان "چرنوبيل ايران در راه است") و جاري شدن دائم لکه هاي نفتي در اين سو و آن سوي آن به جاي خود، رهاسازي انواع پساب هاي صنعتي و شهري هم به جاي خود، اين ماجراي پروژه نخل دوبي از جمله مواردي بود که نشان داد راپمي فقط وقتي مقابل زور مي ايستد که زور خيلي پر زور نباشد. از اين جهت هم راپمي شبيه سازمان محيط زيست خودمان است. سازمان محيط زيست ما اگر پروژه اي زير يک ميليارد تومان باشد چنان شاخ وشانه اي در برابر آن مي کشد که نگو! اما اگر حجم پروژه به ده ميليارد برسد، اعتراض فقط در حد يکي دو تا مصاحبه و احتمالاً خواهش و التماس از مجري پروژه براي رعايت ضوابط خواهد بود. و اگر پروژه از نظر مالي حجمي افزون بر ده ميليارد تومان داشته باشد، کلاً سازمان محيط زيست در ايران مخلوع اليد مي شود و حتي اجازه يک بار بازديد از پروژه را هم به کارشناسان آن نمي دهند. ظاهراً راپمي هم به اين خاطر چشم فرو بست به نخل دوبي .اما دليل نوشتن اين وجيزه انتشار شايعه اي مبني بر قصد ايران براي احداث پروژه اي مشابه نخل دوبي در جزيره کيش است. ما چندين جزيره متروک و صدها کيلومتر ساحل مستعد براي احداث امکانات گردشگري داريم، اما اينکه چرا عمد دارند حريم دريا را لت و پار کنند احتمالاً يکي به خاطر چشم و هم چشمي با دوبي است و ديگري به خاطر بي صاحب بودن محيط زيست خليج فارس. ظاهراً طرح هاي اوليه براي راه اندازي پروژه نخل کيش آماده شده و سرمايه گذار مرتبط نيز موافقت هاي لازم را کسب کرده است. همه راضي هستند و قاضي هم که قاعدتاً بايد راپمي باشد يا سازمان محيط زيست ايران ترجيح مي دهد چشم فرو بندد و يا اعلام رضايت کند يا خود را به بي خبري بزند.لابد بعد از اين موج نخل سازي در خليج فارس راه مي افتد. اروند و قشم و چابهار متقاضي نخل هاي بزرگتر خواهند شد تا از کيش کم نياورند و مسقط و دوحه و منامه وبندر الاحمدي هم به اين فکر خواهند افتاد که مگر چه چيزشان از دوبي و کيش کمتر است که پروژه نخل نداشته باشند؟ اين مسابقه دو سرباخت را همه ادامه مي دهند تا نفس دارند و تا عمر خليج فارس کفاف مي دهد. گفت بروتوس تو هم ؟ راپمي تو که به خوان نعمت کويت وصلي چرا در برابر پروژه هاي بالاتر از حجم ده ميليارد تومان زانوهايت مي لرزند و جرات حرف زدن نداري؟ واقعاً راپمي تو چرا؟