اجازه بدهید کمی بترسیم
ابتدا: هندی ها اعتقاد دارند اگر مستقیم به چشمان ببر نگاه کنید، به شما حمله نخواهد کرد. به همین خاطر در نواحی جنگلی هند روستاییان هنگام طی طریق در جنگل صورتکی با چشم های درشت از پشت سر خود آویزان می کنند. مستقیم چشم در چشم خصم دوختن، از قدیم نه فقط نشانه ای از شجاعت و دلاوری بلکه همچنین تمهیدی برای کنترل دشمن بوده است،این روش همچنین عیناً برای مقابله با بلایای طبیعی نیز توصیه می شود. روش معمول در ایران چشم فرو بستن، مدارا و به فراموشی سپردن بلایا است.حتی بعضاً رسانه هایی که این انگاره را نقض می کنند متهم به تشویش اذهان عمومی می شوند. به همین خاطر است که برای مثال سالهاست همه درباره زلزله تهران اشـــــاره می کنند به گزارش منتسب به شرکت جایکا.جالب است که متن این گزارش هرگز منتشر نشده و هرگز در اختیارهمگان قرا نگرفته است. با این تصور که مقابله با زلزله کاری است درحوزه وظایف مدیران بلند پایه و همانان از عواقب زلزله تهران آگاهی داشته باشند کافی است و ضرورتی نیست به اطلاع عامه دراین باره ، که غالب آنها طاقت چنان ترس بزرگی را ندارند. ماجرا این است که کماکان مدیران بلند پایه (شاید به واسطه شجاعتی که دارند و این نکته که به راحتی ترسانده نمی شوند) کاری به کار زلزله آتی ندارند، مردم عادی هم به واسطه عدم ترس از زلزله همچنان خانه نا ایمن می سازند، خانه ناایمن می فروشند، خانه ناایمن می خرند و در خانه نا ایمن سکونت می کنند.در بازار مستغلات تهران ضد زلزله بودن یک خانه، در فروش آن همانقدر تاثیر دارد که مجهز بودن آن به آیفون تصویری و درب ریموت دارپارکینگ. ساده است چرا: چون مردم به اندازه کافی از زلزله نمی ترسند.
بعد: همه قوانین اثر گذار زیست محیطی بعد از وقوع بلایای محیطی تصویب شده اند. یعنی باید یک دودمه کشنده در لندن هزاران نفر را فقط در یک بعد از ظهر به کام مرگ می فرستاده، تا اروپا عجولانه قوانین کنترل آلودگی هوا را تصویب کند. باید سیل بزرگی هزاران نفر را بی خانمان می کرده تا قانون پاکتراشی جنگلها را ممنوع کند. باید هجوم ماسه های روان هزاران نفر را بی خانمان می کرده تا قوانین مرتبط با بیابانزدایی تصویب شوند. به همین خاطر اتفاقاً روزنامه نگاران حوزه محیط زیست تاکید و اصرار دارند بر نمایاندن صریح و عریان ابعاد بلایای طبیعی.نمایاندنی که گاه ممکن است قدری جنبه اغراق و بزرگنمایی هم به خود بگیرد. این رویه برای روزنامه نگاران حوزه محیط زیست امری پذیرفته شده و مقبول است و هرگز باعث نمی شود که آنها متهم به تشویش اذهان عمومی بشوند.
سرانجام : قبلاً هم جایی به نقل از یک متن سرخپوستی گفته بودم که وقتی که یک اژدها دارد دور و بر شما زندگی می کند، شما ناچارید او را وارد محاسبات زندگیتان بکنید. این حکایت ما است و زلزله . طی بیست سال فعالیت حرفه ای به عنوان یک روزنامه نگار حوزه محیط زیست من هرگز نتوانستم متن کامل آن گزارش جایکا را پیدا کنم. آن گزارش را اخیراً به واسطه کار دیگری پیدا کردم. شاید اگر متوجه می شدند روزنامه نگار هستم باز هم نمی گذاشتند من این گزارش را ببینم . به هر حال، کارشناسان جایکا می گویند که هفتاد درصد خانه هایی که همین الان در حال ساخت سهتند، با مصالح نا مرغوبو کاملاً ناایمن در برابر زلزله تولید می شوند. به همین خاطر در لحظه وقوع یک زلزله شش ریشتری (یعنی نه چندان شدید!) در تهران پانصد هزار نفر بلافاصله جان خود را از دست خواهند داد و چون امکانات امداد رسانی و آمادگی عمومی در برابر زلزله بسیار ضعیف است، این احتمال وجود دارد که فقط تا چهل و هشت ساعت بعد شمار کشتگان حتی از یک میلیون نفر هم فراتر برود. (چون به تازگی رئیس جمهوری همین امارها را در تلویزیون اعلام کرده است، گمان نمی کنم انتشار آنها مشکلی برای ایرن ایجاد کند) .این گزارش ده سال پیش در اختیار همه مدیران مرتبط قرار داشته ، اما نگذاشته اند منتشر شود، از بیم آنکه شهروندان دچارترس و اضظراب بشوند. از مدیران بلند پایه محترم بابت این خوشخیالی شیرین و فریبنده سپاسگزاریم، اما استدعا داریم اجازه بدهند کمی بترسیم.تصدیق می فرمایید که کمی ترسیدن بهتر از زیرآوار تلف شدن است.
درج در خبرآنلاین