اشاره: این گفتگویی است پر ابهام. سرشار از سوالهای ناپرسیدنی و جوابهای نانوشتنی. با زحمت بسیار به گونه ای تنظیم شده که ناگفتنیها دست کم اینکه نافهمیدنی نباشند. حتی به دوستانی که در همشهری گفتگو را خوانده اند، توصیه میکنم اینجا با تامل بیشتر آن را مرور کنند:

دقيقا يك سال پيش هم براي مصاحبه با دكتر فاطمه واعظ جوادي به سازمان حفاظت محيط‌زيست رفته بوديم.تيتر آن گفت‌وگو «بدبين نباشيد خودتان اذيت مي‌شويد» واكنش بسياري از دلمشغولان محيط زيست را برانگيخته بود. واقعيت اين است كه آنها نشانه‌اي براي خوشبيني درباره اوضاع محيط زيست در ايران نمي‌يافتند و تداوم نگراني را منطقي‌تر مي‌دانستند. اگر چه گفت‌وگوي امسال نه براي مرور فعاليت‌هاي سازمان محيط‌زيست و بلكه صرفا در جهت بررسي صحت و سقم شايعات تغيير مديريت اين سازمان انجام شد ولي مقايسه دو گفت‌وگوي پارسال و امسال مي‌تواند در اين باره معيار مناسبي را پيش روي دغدغه‌مندان محيط زيست  قرار دهد. ماجرا اين است كه انسان اساسا خوشبين و اميدواري مثل خانم واعظ جوادي هم نگران‌تر شده است، خيلي نگران‌تر...

  آيا قرار است شما بركنار شويد؟

 نه، امروز(19/11/87) نهاد رياست‌جمهوري آن را تكذيب كرد.

 چرا اين قدر عليه شما شايعه وجود دارد؟ البته اين شايعات بالاي سر همه اعضاي كابينه مي‌چرخد.

 اين تحليل شما خبرنگاران است. شايعه، شايعه است و اساس و بنيان ندارد. البته چند مسئله را مي‌توانم ارزيابي كنم. بالاخره نزديك انتخابات است و اين دور از انتظار نيست كه پايه‌هاي كاري دولت آقاي احمدي‌نژاد را به نوعي سست كنند. از يك نظر ديگر وقتي بحث شايعه‌ بركناري يا استعفا مطرح مي‌شود، خب ممكن است سازمان يا وزارتخانه مورد نظر هم در كارش سست شود. در هر دو حالت خسارت است به كشور.

 تجربه به ما مي‌گويد در پشت هر شايعه يك زمينه‌اي وجود دارد. البته يك ديدگاه در اين جريان مسائلي را مطرح مي‌كند كه ما چندان به آن توجهي نداريم. اما ديدگاه ديگري هم وجود دارد و آن اينكه مي‌گويند خانم جوادي اساسا قاطي بازي طرح‌هاي زودبازده و توسعه نيست؛ اين در حالي است كه دولت يك نگاه  متفاوت به مفهوم توسعه دارد، از طبيعت مي‌خواهد هزينه كند براي طرح‌هاي ناپايدار اقتصادي و خانم جوادي در اين زمينه همكاري لازم را ندارد به همين خاطر در دولت يك لابي وجود دارد براي فشار به خانم جوادي. قصدشان هم بركناري ايشان نيست بلكه واداركردن ايشان به تمكين اجراي اين طرح‌هاست.

اجازه بدهيد اين طور پاسخ بدهم: آن چيزي كه من را در  اين مسئوليت قرار داد خدا بود و آن چيزي كه باز من را پيش برد، خدا بود. به اين اعتقاد دارم كه محيط زيست  از سر رحمت خدا براي همه است. خدا هيچ مرزبندي نكرده حتي براي كافر و مسلمانش. به همه هواي پاك داده. ما به‌عنوان مسئولان حفاظت‌كننده اين انفال بايد براي همه طيف‌ها كار كنيم. اينكه شما مي‌گوييد برداشت‌هاي شخصي است. اينكه مي‌گويند ممكن است در دولت يكي فشار بياورد، ممكن است باشد؛ ممكن است هم نباشد؛ بالاخره رد نمي‌كنم.

 ما وقتي طرحي مي‌آيد بررسي مي‌كنيم، بازديد ميداني آن را انجام مي‌دهيم، جلسات كارشناسي مي‌گذاريم. خاطرم هست زماني كه پتروشيمي گلستان درخواست شده بود از دكتر آخاني (استاد دانشگاه تهران و گياه‌شناس) دعوت كرديم و طي 2 جلسه‌اي كه با ايشان داشتيم نظرشان را درباره گياهان شورپسند منطقه جويا شديم. جلسه‌اي عمومي هم با استاندار و مسئولان استان داشتيم كه در نهايت به اين منجر شد كه نقطه مورد نظر براي پتروشيمي مناسب نيست و قرار شد مكان احداث، 7 كيلومتر جابه‌جا شود. در مجموع به‌نظر آمد كه مكان جديد مشكلي ندارد.

 ما كار خودمان را براساس اصول علمي انجام مي‌دهيم، بقيه برداشت آدم‌‌هاست. البته روزنامه‌ها را نگاه مي‌كنم و تقريبا هميشه با لبخند. گاهي اوقات بچه‌ها توي دفتر حرص شان مي‌گيرد. مي‌گويم ناراحتي ندارد، مگر ما براي اين ميز آمده‌ايم كه ناراحت بشويم، مي‌نويسند ديگر. آدم اگر كارش را درست انجام بدهد نه نبايد ناراحت بشود نه خوشحال. اگر كاري درست انجام بشود آن‌وقت مي‌توان گفت خدايا تو از من راضي باش كه من اين بخش را براي مردم حفظ كردم.

 آيا يك لابي قدرتمند در دولت به‌دنبال طرح‌هاي خاص عمراني مثل پالايشگاه بهشهر است؟

من واقعا متوجه نمي‌شوم لابي يعني چه؟

 اينكه يك شخصيت با نفوذ فشار بياورد كه مثلا حتما مونوريل ساخته شود...

 لابي كلمه درستي نيست. يك چنين اتفاقي در دولت نمي‌افتد اما پيگيري هست. مصوبات استاني دائما پيگيري مي‌شوند اما اينكه فشار باشد، نمي‌پسندم كه بحث فشار را در اين مورد استفاده كنيم.

 شما آدم صادقي هستيد؛ به شما گفته نشده اگر طرح بهشهر را امضا كنيد مي‌شويد گل سر سبد دولت؟

 نه ولي براي پالايشگاه جلسات زيادي داشتيم.

 چند جلسه؟

فكر مي‌كنم 5 جلسه اما نه در سطح دولت. كساني هستند كه بعضي مسائل را پيگيري مي‌كنند ولي نه در سطح دولت.

 ولي در يكي از جلسات يك شخصيت بلندپايه دولتي هم حضور داشته؟

در  اين كه احداث پالايشگاه بهشهر صلاح نيست، ترديدي ندارم. خيلي چيزها درخواست مي‌شود. هر درخواستي براي يك كار بزرگ يا فعاليت اقتصادي بزرگ مثل پالايشگاه يا پتروشيمي مشمول گزارش ارزيابي زيست‌محيطي است. همه اينها برمي‌گردد به معاون انساني سازمان. گزارش ارزيابي آنها مي‌آيد و مطالعه مي‌شود. البته بخش‌هايي كه احساس مي‌كنم به نظارت دقيق تري نياز دارد به‌ويژه در استان‌هاي شمالي حتما از آنها بازديد مي‌كنم. چرا كه معتقدم محيط زيست  شمال نبايد دستخوش آسيب‌هاي ناشي از توسعه شود.

 تصور ما اين است كه جرياني كه از احداث پالايشگاه بهشهر حمايت مي‌كند از سازمان محيط زيست قوي‌تر است و در نهايت اين پالايشگاه احداث مي‌شود.

پيگيري كه زياد مي‌شود. همين امروز يك برادر عزيزي تلفن كرد و گفت نمي‌شود با رعايت ملاحظات زيست‌محيطي اين پالايشگاه راه‌اندازي شود؟ به ايشان گفتم ريسك‌هاي يك پالايشگاه يا پتروشيمي را به ياد بياوريد ؛ حتي عبور يك خط لوله را. ما تابستان امسال اين تجربه را در زاينده رود داشتيم. يك پيمانكار راه، سهوا لوله نفت را تخريب كرد. اين تخريب   98ميليارد تومان خسارت وارد كرد. 3 روز تمام مديران استان و خود استاندار درگير بودند تا نفت وارد آب شرب نشود. يك چنين بحثي را خدمت اين برادر عرض كردم، گفتم شما در پايين دست منطقه مورد نظر 360 كيلومتر آبخوان داريد اگر يك چنين اتفاقي بيفتد خسارت آن قابل جبران نخواهدبود. بنابراين حتي اگر تمام ملاحظات زيست‌محيطي هم رعايت بشود ريسك آن پذيرفتني نيست.

 شما علاقه‌مندي مشاور عالي رئيس‌جمهور يا وزير كار را براي پيگيري طرح‌هاي عمراني تحسين مي‌كنيد؟

خب، نامه مي‌نويسند؛ براي خيلي چيزهاي ديگر هم نامه مي‌نويسند. ما هم رسما مي‌نويسيم كه مسئله مورد نظر، شدني هست يا نيست. در واقع نظرات تخصصي سازمان را به آنها منعكس مي‌كنيم.

 شما تصور مي‌كنيد در نهايت پالايشگاه بهشهر ساخته مي‌شود يا نه؟

واقعا نمي‌دانم ولي با ساخت اين پالايشگاه كاملا مخالفم.

 چند طرح مخرب را كه شما اجازه نداديد اجرا شود و ديگر اجرا نمي‌شود نام ببريد؟

اينها را معاون انساني بهتر مي‌داند.

 منظور طرح‌هاي بزرگي است كه بر سر آنها چالش كرده‌ايد.

 عرض كردم معاون انساني در ريز جريان اينهاست. با اين حال يكي از آنها پالايشگاهي بود كه مي‌خواستند در جويبار بسازند كه مخالفت كرديم و رد شد. متقاضي هم پذيرفت كه جاي ديگري را بررسي كند. مي‌توانيد ليست طرح‌هايي از اين دست را از معاون انساني بگيريد.

 چند طرحي كه نتوانستيد مانع اجراي آنها شويد و در نهايت مجوز گرفتند را نام ببريد.

بسياري از طرح‌ها مجوز نگرفتند مثلا مناطق ويژه اقتصادي به‌ويژه براي فعاليت‌هاي نفتي مجوز نگرفتند. از زمان دولت‌هاي سابق هم فعاليت‌شان را شروع كردند.

 يعني بدون مجوز سازمان محيط زيست كار مي‌كنند؟

در مناطق ويژه اين كار را مي‌كنند. ما فشار مي‌آوريم كه تصفيه‌خانه و فيلترهايشان را رعايت كنند ولي عمدتا در اين مناطق بدون مجوز كار مي‌كنند.

 حتي در عسلويه؟

بله در عسلويه اين اتفاق افتاده. به آنها اعلام كرديم. نمونه ديگر، الان با عمليات نفتي دارند تالاب آزادگان [هورالعظيم] را از بين مي‌برند.

 مگر شما ابزارهاي قانوني براي اعمال حاكميت در اختيار نداريد؟

در منطقه ويژه جاي بحث دارد ولي براي تالاب آزادگان اقدام كرديم.

 معمولا راه‌اندازي مناطق ويژه براي ارائه تسهيلات گمركي و اقتصادي است ظاهرا براي تسهيلات زيست‌محيطي هم قوانين نانوشته‌اي وجود دارد.

نانوشته بوده كه ما تحويل گرفتيم. ببينيد فعاليت اين مناطق از چه سالي شروع شده. ما بارها با آقايان صحبت كرديم و گفتيم كه آيا توانايي خودپالايي محيط را در نظر گرفته ايد كه اين تعداد تاسيسات را در كنار هم  احداث مي‌كنيد.

 طرح‌هاي راه چطور؟ شما نمي‌خواستيد مانع احداث جاده ابر يا تعريض جاده گلستان شويد؟

ابر كه ساخته نشد. يك كريدور و يك مسير ارائه كرده بودند كه در جلسه‌اي كه در معاونت طبيعي تشكيل شد به آنها اعلام شد كه اين كريدور ارزيابي زيست‌محيطي مي‌خواهد.به آنها اعلام شد كه از كجا بروند. اعلام كرديم كه بايد حتما ملاحظات زيست‌محيطي رعايت شود تا جاده كمترين آسيب را به محيط بزند. اما هنوز مجوزي صادر نشده چون گزارشي به سازمان ارائه نشده.

 شما با وزير راه زياد درگير مي‌شويد؟

تا حدودي.

  حقيقت دارد كه وزير راه يك بار سر شما داد زده؟

نمي‌دانم! قرار نيست مسائل داخل دولت را ما بيرون هم بگوييم. حالا يك چيزهايي مي‌گويند. دكتر بهبهاني يك انسان بسيار شريف و مومني است. اين جزو عهد‌نامه ما با آقاي دكتر احمدي‌نژاد است كه تحت هيچ شرايطي در روزنامه‌ها با هم صحبت نكنيم. اختلاف سليقه ممكن است وجود داشته باشد ولي بنا نداريم بيرون هم بگوييم. شما ده بار هم بپرسيد خواهم گفت دكتر بهبهاني انساني است بسيار شريف و آرام.

  آقاي اسكندري وزير جهاد كشاورزي چطور؟

 ايشان هم الحمدلله رب‌العالمين با محيط زيست  مشكلي ندارد.

 ولي رويكرد سازمان‌هاي تابعه آنها با محيط‌زيست در تناقض است.

كجاي آن؟

 در سازمان جنگل‌ها و مراتع.

ببينيد مسئله برداشت چوب در طرح‌هاي جنگل داري مربوط به الان نيست مربوط به قبل انقلاب است. يك بخشي از كارها مربوط به برداشت چوب است. الان آقاي اسكندري، فشار گذاشتند كه حتما احياي جنگل اتفاق بيفتد به‌خصوص زراعت چوب. يك كار مثبتي كه ايشان انجام داد زراعت چوب بود كه الان واقعا راه افتاده. در استان مازندران براي زراعت چوب در 3 هزار هكتار مجوز گرفتند و الان زراعت چوب انجام مي‌شود. در واقع عرصه مخروبه‌اي تبديل به درخت شده. از سوي ديگر اراضي شيبدار در خيلي جاها در حال تبديل شدن به باغات مثمر است. يك وقت يك سياست از بالا درست تدوين مي‌شود حالا اگر پايين اتفاقي مي‌افتد بايد رفت آن را مصداقي ديد و بعد آن را هم خبري كرد و هم حقوقي و قضائي.

 اين نقد هميشه وجود داشته؛ مربوط به زمان فعلي هم نيست و آن اينكه سازمان جنگل‌ها اجازه مي‌دهد يك زيستبوم چند هزار ساله را تخريب كنند بعد يك نهالستان ايجاد مي‌كنند اما حتي يك نهالستان هم تبديل به جنگل نشده.

مي‌پذيرم كه يك زيستبوم است. بر همين اساس، سازمان با توجه به اهميت موضوع، اين مسئله را در دستور كار خود قرار داده كه مشاور، حتي مسير ماهيان را در رودخانه منتهي به سد مشخص كند و دقيق به ما بگويد كه آيا تا آن نقطه‌اي كه مي‌خواهد تاج سد ساخته شود بالا مي‌آيد يا نمي‌آيد. نكته ديگر اينكه توصيه شده تاج سد ارتفاعش كمتر شود و در عوض در پايين‌دست با بندهاي كوچكتر، آب را مهار كنند، يعني خود سازمان جنگل‌ها هم اعتقادش عمدتا بر اين است كه آبخيزداري و آبخوان‌داري اولويت دارد؛ به‌ويژه در استان‌هاي شمالي تا حجم تخريب جنگل‌ها به حداقل برسد. در استان‌هاي شمالي هرجا بخواهند آب را مهار كنند اين مشكل وجود دارد. از طرف ديگر يك مسئله مهم كشور آب است.

 مي‌خواهيد آب شرب و كشاورزي استان‌هاي شمالي كشور را چطور تامين كنيد؟ خوب اكولوژيست‌ها بيايند پاسخ بدهند. به ما كمك كنند. ما نمي‌گوييم عالم جميع احوال هستيم. در حال حاضر به‌خصوص در استان مازندران تعداد سدها بسيار كم است. روان‌آب‌ها مستقيم وارد خزر مي‌شود. همين الان بابلسر و فريدونكنار مشكل آب دارند.

 چرا در مورد مسئله ايمني زيستي، عملا مجلس، سازمان محيط‌زيست را خلع يد كرد؟

اين را بايد از مجلسي‌ها سؤال كنيد. براي ما هم سؤال است. طرحي كه مجددا كميسيون كشاورزي تهيه و ارسال كردند در آنجا باز هم تاكيد شده كه رئيس شوراي ملي ايمني زيستي يكي از معاونان رئيس‌جمهور باشد ولي در پرانتز نوشتند به جز رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست. گفتيم‌اي بابا معلومه كه خيلي به سازمان ارادت دارند.

 چرا اين بي‌توجهي نسبت به حوزه محيط‌زيست وجود دارد؟

واقعا براي خود ما هم جاي سؤال است، چرا؟ مگر ما معدني را به نام خودمان كرديم يا سهم پتروشيمي را برداشتيم. چه من و چه مديران من، سند بياوريد. مگر ما تعلل كرديم در كارمان. در حوز‌‌ه‌هاي شهري هم كه كارها به شهرداري‌ها سپرده شده. اصفهان 106 روز هواي ناسالم داشته. من به آنها گفتم داريد چه كار مي‌كنيد. در اين شهر وضعيت آب، هوا، خاك و بيماري وحشتناك است، محيط‌زيست در آستانه بحران قرار گرفته. مسئله تعجب‌برانگيز اينكه برخي آقايان داخل استان علاقه‌مندند كه 3 منطقه ويژه در اصفهان زده شود. اينها دنبال چه چيزي هستند؟ احداث اين مناطق، جز تمركز جمعيت و تردد خودرو و آلودگي هوا هيچ پيامد ديگري ندارد.

 آيا اين ناشي از آن نيست كه اساسا لابي اصفهان لابي قدرتمندي است؟

نه. اين در يك فاصله زماني اتفاقي افتاد. اولا اصفهان اين رشد را نداشت. بسيار محدودتر بود. اين موضوع بر‌مي‌گردد به 25 سال پيش. يك پالايشگاه نفتي در اين شهر راه‌اندازي شد كه اساسا مشكلش نوع توليدش بود. سيستم آن طوري بود كه مازوت زياد توليد مي‌كرد و مازوت‌ها را هم در حوضچه‌هاي اطراف پالايشگاه مي‌ريختند. بعد براي اينكه مازوت را مصرف كنند نيروگاه احداث كردند. اين دو( پالايشگاه و نيروگاه) خود بزرگترين مشكل را ايجاد كرد. كمي آن طرفتر فولاد و ذوب‌آهن احداث شد.

 آلودگي همه اينها دامنگير شهر و اطراف آن است. از طرف ديگر رشد جمعيت و توريستي بودن شهر به اين مسئله دامن زده. البته تصور من اين است كه اين قدر هوا نامناسب شده كه ديگر كمتر توريستي رغبت مي‌كند به اين شهر بيايد. شهري به اين زيبايي. اما مي‌بينيد كوره‌هاي گچ پزي و آجر پزي اطراف آن را فراگرفته. واقعا رفع اين معضل به يك همت مديريتي كلان در سطح استان و در سطح ملي نياز دارد. البته من به‌زودي گزارش آن را تقديم دولت مي‌كنم و اميدوارم مسئولان استان هم موضوع را جدي بگيرند.

 

مهمترين مسائلي كه محيط‌زيست ايران را تهديد مي‌كنند از نظر شما كدامند؟ چه طرح‌هايي ذهن شما را درگير مي‌كند؟

طرح‌هايي مثل پالايشگاه‌ها، پتروشيمي‌ها و فولاد.

 كدام عرصه از ايران در حال حاضر آن قدر در معرض آسيب‌هاي زيست‌محيطي است كه فكر كنيم چشم‌انداز آنجا ظرف 5 سال آينده تغيير خواهد كرد؟

ما موضوع بحث، زياد داريم. بحث خاك را كه الحمدلله پيش‌نويس لايحه‌اش را تدوين كرديم و در دستور كار كميسيون زيربنايي است اميدواريم اين لايحه كه در مجلس تصويب شد پس از آن بررسي كنيم ببينيم خاك ما چقدر آسيب ديده كه تا امروز متوجه آن نبوده‌ايم.

 شما مي‌گوييد خاك ايران آسيب‌ديده‌ترين بخش طبيعت است؟

نه. ايران گستره‌اش زياد است هر استاني مسائل خاص خود را دارد بعضي استان‌ها مثل خراسان جنوبي و سيستان و بلوچستان مشكلي ندارند چون توسعه در آنها كمتر اتفاق افتاده. در خراسان شمالي و استان گيلان آسيبي نداريم. اما در استان مازندران تغيير كاربري‌ها زياد اتفاق افتاده است به‌طوري كه چشم‌انداز دارد متفاوت مي‌شود خانه‌ها دارند جاي شاليزارها مي‌نشينند. آسيب‌ها با توجه به موقعيت‌ها متفاوت است. با اين حال دولت سعي كرده در سفرهاي استاني صنايع را در شهرك‌هاي صنعتي متمركز كند. يك سياست خوبي هم كه اتفاق افتاد مصوبه معافيت از ماليات براي بخش صنعتي خارج از شعاع 30 كيلومتري است. اين دو رويكرد كمك مي‌كند كه زياد نگران نباشيم.

 اما بحث دشت آزادگان و عسلويه جاي نگراني دارد. ما الان داريم آثار آن را مي‌بينيم. براي اصفهان، ‌اراك، مازندران و گلستان كمتر نگرانيم. در حال حاضر اگر توسعه‌اي براي گلستان ديده شده سمت و سوي اين توسعه آق‌قلاست، نقطه‌اي كه خاك آن شور است و كمتر استرس محيطي دارد، تقريبا جمعيت ندارد و در مجموع فاكتورهايي دارد كه هنوز اجازه كمي توسعه را مي‌دهد هرچند درخواست يك پالايشگاه هم براي آن نقطه آمده است كه بايد واقعا اين سؤال بزرگ را مطرح كرد. جا دارد همه ما نگران طرح‌هايي باشيم كه مشمول ارزيابي زيست‌محيطي هستند بايد نسبت به آنها حساس باشيم. سازمان هم نسبت به آنها حساس است. همين طور راه‌سازي‌‌ها كه از حاشيه مناطق عبور مي‌كند.

 اگر ممكن است مصداق‌ها را هم بگوييد، مثلا ذهن ما هميشه مشغول طرح تهران- شمال است و تصور مي‌كنيم اين طرح در نهايت ساخته خواهد شد و كاري هم نمي‌توان كرد. حداقل 5 طرح را نام ببريد.

يكي همين جاده تهران- شمال است. اين جاده لازم است ولي بايد براساس ملاحظات زيست‌محيطي احداث شود. در حال حاضر ارزيابي 2 بخش آن تصويب و تاييد شده اما يك بخش آن در دست بررسي است كه گمان مي‌كنم مرحله 3باشد. طرح ديگر ميان‌گذر اروميه است كه ساخته شده و رسوب‌گذاري در دو طرف آن دارد صورت مي‌گيرد. اين جزو طرح‌هايي است كه نه به ما ارتباط دارد نه به دولت قبلي. بسياري از مشكلات امروز محيط‌زيست مربوط به زماني است كه اساسا ارزيابي زيست‌محيطي وجود نداشت.

 پالايشگاه بهشهر چطور؟

از نظر ما منتفي است. چون هم در كميته ارزيابي زيست‌محيطي رد شد و هم وزارت جهاد كشاورزي به صراحت آن را رد كرد. در دولت هم مصوب شد كه منطقه مورد نظر به پرورش ماهيان خاوياري اختصاص يابد. حالا چرا اين قدر روي بهشهر حساسيد؟

 چون گفته مي‌شود بركناري شما به خاطر مخالفت با اين پالايشگاه بوده؟

خدا مي‌‌داند.

 ممنون كه صراحتا تكذيب نكرديد.

چه چيزي؟

 همين تهديد به بركناري را به‌دليل مخالفت با پالايشگاه بهشهر.

نمي‌دانم!

 سال گذشته در گفت‌و‌گويي كه با شما داشتيم فقط درباره انرژي نگران بوديد ولي پس از يك‌سال به‌نظر مي‌رسد دامنه نگراني‌هايتان بسيار گسترده‌ترشده است.

خب انرژي و آب همچنان مايه نگراني هست. ببينيد يك وقت شما مصداقي سؤال مي‌كنيد يكبار موضوعي. به لحاظ موضوعي هم انرژي و  هم آب مايه نگراني و دغدغه سازمان است، نه تنها براي ما براي كل كشور. به همين دليل براي اين موضوع در حال برنامه‌ريزي هستيم.

 امسال به لحاظ انرژي ما مشكل رساندن گاز و برق نداشتيم ولي چقدر مي‌توانيم منابع را بسوزانيم شما بايد واقعا مردم را متوجه كنيد اگر اين برق روشن است به معناي آن است كه در زمستان نيروگاهي بغل دستمان دارد مازوت مي‌سوزاند براي اينكه وزارت نفت گاز ندارد كه به نيروگاه بدهد. ما جلسه مي‌گذاريم بررسي مي‌كنيم وقتي مي‌گويند نيست ما كه نمي‌توانيم بگوييم در نيروگاه را ببنديد.

 سال گذشته  شما خيلي خوش‌بين‌تر بوديد. آيا الان نگراني شما بيشتر شده؟

 بله.اين حقيقت دارد. نگراني بيشتر شده و من نگران‌تر هستم.