این شعر شاملو را بسیار دوست دارم. آن را تقدیم میکنم به شجاعانی که هرگز امیدشان را از دست نمی دهند. امیدوار ماندن هم شرط شجاعت است هم نشانه آن.  مناسبت شخصی آن البته قابل ذکر نیست. دوستی که مصداق مطلب است خودش میداند. اگر نگویم که همه ما مصداق مطلب هستیم . .

روزی ما دوباره کبوترهایمان را...

***
روزی ما دوباره کبوترهایمان
را پیدا خواهیم کرد و مهربانی
دست زیبایی را خواهد گرفت.
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسانی برای هر انسانی
برادری است.
روزی که مردم دیگر در خانه‌هایشان
را نمی‌بندند.
قفل افسانه‌ای است و قلب
برای زندگی بس است...
روزی که معنای هر سخن
دوست داشتن است
تا تو بخاطر آخرین حرف
به دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف
زندگی است
تا من بخاطر آخرین شعر
رنج جستجوی قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانه‌ای است
تا کمترین سرود بوسه باشد.
روزی که تو بیایی
برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما برای کبوترهایمان
دانه بریزیم...
و من آن روز را انتظار می‌کشم
حتا  روزی
که دیگر
نباشم...