بارش برف در كنيا نه فقط مردم اين كشور بلكه مدعيان تغيير اقليم جهان را هم غافلگير كرده است. جالب است كه در چند سال گذشته در كنيا حتي باران هم نباريده و اين كشور در حال گذرانيدن يكي از بدترين خشكساليهاي تاريخ خود بوده است. از قرار اطلاع برف غير منتظره در اين كشور تروپيكال و گرمسيري موجي از شادي به راه انداخته و مردم را پايكوبان به خيابان كشانده است. ترديدي نيست كه صرف بارش برف در نزديكي خط استوا نمي تواند ناقض نظريه تغيير اقليم باشد، اما قطعا موضع مخالفان اين نظريه را تقويت مي كند. در اين باره البته بايد به يك نكته مهمتر توجه كرد: برف كنيا در حالي مي بارد كه امسال از سوي سازمان جهاني هواشناسي به عنوان پر بارشترين و خنك ترين سال در ميان ده سال گذشته اعلام شده است. يعني بر خلاف انچه كه مدعيان تغيير اقليم ميپنداشته اند در همه ده سال گذشته متوسط دماي زمين كاهش يافته و ميزان بارش بيشتر شده است. البته دوباره تاكيد مي شود كه بر اساس موازين اقليمي ميتواند ده ، بيست يا سي سال كاهش مداوم دما رخ داده ولي نظريه تغيير اقليم همچنان قابل دفاع باشد، حتي بارش برف در جايي مثل كنيا هم ميتواند به آنومالي هاي معمول اقليمي ربط داده شود، اما همچنانكه ذكر شد هرگز تصور نمي رفته در حالي كه نزديك به يكصد سال دماي زمين رشد مداوم داشته، ناگهان ده سال پياپي سير نزولي پيدا كند. در حالي كه همه عوامل انساني كه موجد افزايش دما بوده اند در اين ده سال موثرتر ازگذشته  وجود داشته و فعال بودند. به هر رو در باره داده هاي پيش گفته هر دو گروه موافقان و مخالفان نظريه تغيير اقليم ميتوانند مناقشاتي را مطرح كنند. اما من تصور مي كنم در آينده موضع  طرفداران نظريه مذكور ، از جمله رهبر جذابشان اقاي ال گور بيش از پيش دچار تنگناهاي تئوريك خواهد شد. شايد ال گور بيشتر مجبور شود علاوه بر توضيح دادن در باره اينكه چرا به عنوان يك طرفدار محيط زيست چهار تا بچه دارد و فكري به حال اهميت تغيير الگوي مصرف در كره زمين نكرده است!! مسئولانه تر تناقضات فيلم اسكاري اش "حقيقت ناخوشايند" را بپذيرد.